با سلام و خسته نباشید به نظر شما در دنیای1 رنک شخصی رو چه کسی میگیره
farzadd83
ahmadmorad
bloodywars
angel-off-death
partice
persian king
ariyo barzan
basilissk
wanted2013
سورنا3
با سلام و خسته نباشید به نظر شما در دنیای1 رنک شخصی رو چه کسی میگیره
تایپیک تکراری می زنی چرا به دیگران بی احترامی می کنی
حسین بن شده تایپیک تکراری می زنی نمی گویی دو روز دیگر دوباره می اید
داداش بهتره صبر کنیم مدیریت در موردش نظر بده داداش![]()
تو ذوقش نزنین باااااااو
علی پروفسور با ایشون کل ننداز ضرر میکنی ایشون همونیه که برا دوئل با مغول اونم با المان شرطو شروط میزاره![]()
خواستم داد شوم… گرچه لبم دوخته است
خودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته است
خواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شوم
خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم
کسی از گوشی مشغول، به من می خندید
آخر مرحله شد، غول به من می خندید!
یک نفر، از وسط کوچه صدا کرد مرا
بازی مسخره ای بود… رها کرد مرا!
با خودم، با همه، با ترس تو مخلوط شدم
شوت بودم! که به بازی بدی شوت شدم!!
آنچه می رفت و نمی رفت فرو… من بودم!
حافظ ِ اینهمه اسرار ِ مگو، من بودم
از تحمّل که گذشتم به تحمّل خوردم
دردم این بود که از یار ِ خودی گل خوردم!
حرفی از عقل ِ بداندیش به یک مست زدند
باختیم! آخر بازی، همگی دست زدند
از تو آغاز شدم تا که به پایان برسم
رفتم از کوچه که شاید به خیابان برسم
بوی زن دادم و زن داد به موی فـَشِنم!!
راه رفتم که به بیراهه ی خود، مطمئنم
خسته از بودن تو، خسته تر از رفتن تو
خسته از «مولوی» و «شوش» به «راه آهن» تو
خسته از آنچه که بود و به خدا هیچ نبود
خسته از منظره ی خسته ی تهران در دود
مرده بودی و کسی در نفس ِ من جان داشت
مرده بودی و کسی باز به تو ایمان داشت!
کشتمت! تن زده در ورطه ی خون رقصیدم
پشت هر میکروفون از فرط جنون رقصیدم
از گذشته شب تو تا به هنوزم آمد
مست کردم که نفهمم چه به روزم آمد!
به خودم زنگ زدم توی شبی پاییزی
دود سیگار شدم تا که نبینم چیزی
خواستم داد شوم… گرچه لبم دوخته است
خودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته است
خواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شوم
خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم
کسی از گوشی مشغول، به من می خندید
آخر مرحله شد، غول به من می خندید!
یک نفر، از وسط کوچه صدا کرد مرا
بازی مسخره ای بود… رها کرد مرا!
با خودم، با همه، با ترس تو مخلوط شدم
شوت بودم! که به بازی بدی شوت شدم!!
آنچه می رفت و نمی رفت فرو… من بودم!
حافظ ِ اینهمه اسرار ِ مگو، من بودم
از تحمّل که گذشتم به تحمّل خوردم
دردم این بود که از یار ِ خودی گل خوردم!
حرفی از عقل ِ بداندیش به یک مست زدند
باختیم! آخر بازی، همگی دست زدند
از تو آغاز شدم تا که به پایان برسم
رفتم از کوچه که شاید به خیابان برسم
بوی زن دادم و زن داد به موی فـَشِنم!!
راه رفتم که به بیراهه ی خود، مطمئنم
خسته از بودن تو، خسته تر از رفتن تو
خسته از «مولوی» و «شوش» به «راه آهن» تو
خسته از آنچه که بود و به خدا هیچ نبود
خسته از منظره ی خسته ی تهران در دود
مرده بودی و کسی در نفس ِ من جان داشت
مرده بودی و کسی باز به تو ایمان داشت!
کشتمت! تن زده در ورطه ی خون رقصیدم
پشت هر میکروفون از فرط جنون رقصیدم
از گذشته شب تو تا به هنوزم آمد
مست کردم که نفهمم چه به روزم آمد!
به خودم زنگ زدم توی شبی پاییزی
دود سیگار شدم تا که نبینم چیزی
در زمان حمله اعراب مسلمان به ايران...
مردي عرب از مردي پارسي پرسيد : چرا زنان شما حجاب كاملي ندارند ؟
مرد پارسي پاسخ داد : حجاب زنان ما...پلك چشم مردان ماست
مگه میشه عمو مهدی رو اکانتی باشه و اون اکانت 1 نشه![]()
تاپیک تکراری هست و اینم لینک تاپیک قبلی
طبق توضیحات شما که گفته بودید این جدید هست ولی خب افراد همون های قبلی هستن
http://irforum.madmoo.com/showthread.php?t=20114
بسته شد